زن و شوهری داخل تاکسی شدند، پس از دقایقی راننده تاکسی به مرد گفت : به خانم تان بگویید، رنگ آرایش خود را عوض کند، من از این رنگ خوشم نمی آید. 
مرد عصبانی شد و چندین فحش و ناسزا نثار راننده ی تاکسی کرد و گفت : چرا به ناموس مردم نگاه می کنی، مگرخودت ناموس نداری، رنگ آرایش خانم من به تو چه ربطی دارد.؟؟
راننده لبخند زد و گفت: اگر به من ربطی ندارد پس برای که آرایش کرده؟ واگر برای شما می بود، در خانه آرایش می کرد. 
مرد خشم اش را فرو برد و نقصان خود را پذیرفت. 
《دقیقا زینت و زیبایی یک زن فقط برای شوهرش است نه دیگری 》

داستان در مورد زنان

داستان بهشت فروشی

داستان کوتاه تحمل کردن رنج

درسهای دنیا

آرایش ,رنگ ,تاکسی ,زن ,ناموس , مرد ,خود را ,رنگ آرایش ,و گفت ,کرده؟ واگر ,واگر برای

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

هیات قایقرانی خراسان شمالی اینسوئل شبکه سمن های استان کرمانشاه دانلود کتاب nasimesaba به یاد بچگی،بادکنک زردِ زرد احسان مرادی دختر آسمانی مرکز مشاوره فراز خلاصه کتاب